آقا کسریآقا کسری، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

ツوروجـکــ مــآ دو نــفــرツ

یه قاطی پاتی دیگه + تشکرات از یه دوست خوب ツ

1392/5/25 12:59
930 بازدید
اشتراک گذاری

سلام یکی یه دونه مامان

خوبی وروجکم؟

این پست و برای تشکر از مامان امیر علی(پسرک شیطون) گذاشتم

چون زحمت کشیده و این قالب و برات درست کرده

دست گلش درد نکنه

بیا در آغوش اسلام

وقتی هدرش و دیدم کلی ذوق مرگ شدم

چون من عاشق رنگ سبزم و قراره برای سیسمونی وروجکم هم رنگ سبز انتخاب کنم

خبر دیگه اینکه:

هفته گذشته رفتم آزمایشگاه پارس و آزمایش دادم وقتی جواب و گرفتم جواب یکیش + بود

دوباره رفتم آزمایشگاه نوین و اون آزمایش و تکرار کردم و جواب _ بود

دیشب با بابایی وقت دکتر ژنتیک گرفتیم و رفتیم پیش آقای دکتر

بهمون گفت بریم دوباره آزمایش بدیم ولی احتمالا جواب منفی درست باشه!

قراره فردا برم آزمایش بدم

از دست این دکترا و این آزمایشگاه های خصوصی و جوابهای متفاوتشون

برای مسافرت به کیش هم که برای 22 بهمن هتل رزو کرده بودیم

و قرار بود با ماشین بریم بندر و از اونور با کشتی بریم کیش هم با دکتر صحبت کردم

و دکتر گفت با کشتی و لنج نریم!

حالا اگر جور بشه که بلیط هواپیما میگیریم اگر هم نَشه با ماشین میریم مشهد...

پ.ن1:خیلی وقته مشهد نرفتم(حدودا 5 سال میشه) خیلی دلم هوای امام رضا رو کرده

آقا جونم بطلب

پ.ن2: کیش یه بار رفتم و این دفعه ترجیح میدم برم مشهد...

بازم هرچی خدا بخواد و قسمتمون باشه همون میشه

پ.ن3: رفتم تو فکر جبران برای امیر علی جون

پ.ن4: دلم نمیخواد دوباره آزمایش بدم

چون بعد از اینکه ازم خون میگیرن تا یه روز سر گیجه دارم....

با اینکه کم خون هم نیستم ولی گیج میره دیگه!

ولی برای سلامت نی نیمون چاره ای نیست همه کاری براش میکنم

پ.ن5: دیروز اومدم پست بزارم برای تشکر که آخرش که اومدم تایید کنم پرید!

نمیدونم چـِـش شد یه دفعه...

پ.ن6: مامان امیر علی جون، اگر اجازه هست رنگ پس زمینه و یه کم تغییرات به قالب بدم و از سفید بودن درش بیارم

اجازه هست؟!

 

پ.ن8: بدن شرح

 ببخشید پستم خیلی طولانی شد

بعدا نوشتم:

روزی که به مامان جونم اینا گفتم دارن نتیجه دار میشن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

مامان امیر محمد
3 بهمن 91 20:31
سلام عزیزم ممنون که بهمون سر میزنی انشاالله هر جا عید خواستیید برید خوش بگذره مشهد رفتی ما را هم دعا کن مهربون
nafasemaman
3 بهمن 91 21:54
عزیزم انشاالله که نینی سالمو سلامت بیاد بقلت ممنون که به منم سر زدی
کاکل زری یا نازپری
3 بهمن 91 22:59
به به دست دوست گلمون درد نکنه خیلی خوشکله خیلییییییییییی نگران اطمایشتم نباش عزیزم انشاالله همه چیز مرتبه
مامان اتنا
4 بهمن 91 1:44
سلام یاسمن جونم خوبی فدات شم دلم برات خیلی تنگ شده بود نی نی تو دلی خوبه?اینترنت
منطقه مون قطعه کلافه شدم الان خونه بابام با گوشی وصل شدم .مواظب خودت باش تا زود بیام.خیلی به خودت. وتغذیه وروحیه ت برس.عزیزم:-*

دخملیـــــــــــــ
4 بهمن 91 3:07
فدات شم...............الهی که به حق امام رضا مثبت بشه خبرشو خودم همینجا بخونم خیلی با نمک مینویسی حتی با اینکه طولانی باشه خوندنیه
دخملیـــــــــــــ ...☀
4 بهمن 91 3:14
خوش بحال بعضیا.............بلدن قالب بسازن من حســــــــــــــــــــــــــــــودیم شد
دخملیـــــــــــــ ...☀
4 بهمن 91 3:15
بیا در آغوش اسلام رو خوب اومدی........... یه دل سیر خندیدم
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
4 بهمن 91 20:37
عزیز دلم ممنون بابت این پستــــ قشنگتــــ... قربونت برم اجازه ما هم دست شماست ... منتظـــــر تغییراتــــ وبلاگی هستیم ... بووووووووووووووووووووووس برای مامانی و نی نی چند سانتی .../
نگاری
4 بهمن 91 22:50
اخی نگران نباش مامانی دکتران و ازمایش هاشون امیدوارم نی نی صحیح وسالم بیاد بغلت
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
5 بهمن 91 11:48
سلام عزیز دلم خیلی ناز شده ... گلم ی سوال چطوری خط های سبز و انداختی کنارش ؟؟؟ نمیدونستی کع اسمم زینبه ؟؟؟
مامان عاطفه
5 بهمن 91 15:03
سلام عزیزم انشاالله مشهد یا هر جای دیگه ک دوس دارید برید و خیلی خوش بگذره. اگه با تبادل لینک موافقی بخبر
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
6 بهمن 91 2:44
خوش بحالت خیلی دوست دارم برنامه نویسی رو یاد بگیرم ... دوره اش رو گذروندم ولی چون خیلی باهاش کار نمیکردم الان یادم رفته فدات شم کلاس رفتی ؟؟؟؟؟؟ ایشـــاءا... امیرعلی یکمی بزرگتر بشه میرم یاد بگیـــــــرم ....
زهرا (✿◠‿◠)
6 بهمن 91 7:07
wooooooooooooow! یادش بخیر.... همشو داشتیم......یا خودم.............یا داداشم!!!!
زهرا (✿◠‿◠)
6 بهمن 91 7:08
عزیزمممممم. ان شاللا که هر جایی که دوس داری بری..... مشهد که فوق العاده ست! اگه قسمتت شد واسم خیلی دعا کن!
زهرا (✿◠‿◠)
6 بهمن 91 7:09
دست مامان امیر علی هم درد نکنه که این وبلاگ خوشگل و واست درست کرده!
زهرا (✿◠‿◠)
6 بهمن 91 7:10
ان شاللا که خودتون و نی نی تون همیشه ســـــــــــالم باشین
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
6 بهمن 91 10:58
وااااااااااااای گلم خیلی ممنون ... لطف کردی ... اسم خاص دیگه ای نداره ؟؟؟ به آقـــای فروشنده بگم دی وی دی برنامه نویسی ه وب مال شرکت پارسیان و میخوام ؟؟؟
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
6 بهمن 91 12:34
مامانی واقعا ممنون . امروز میرم بیرون و میخـــرم دوستت دارم عزیز دلم ...
شیدا
6 بهمن 91 23:04
آره نی نی من چند روز زود تر دنیا میاد"احتمالا"
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
7 بهمن 91 1:35
ممنون عزیزم امروز نشد که بخرم ایشاءا... گرفتم خبرت میکنم ...
شیدا
7 بهمن 91 17:33
دکتر من چیزی نگفت یعنی کلا به من چیزی نمیگه،خیییلییی استرس دارم
شیدا
7 بهمن 91 19:23
من 23سالمه!!!!خیلی کوچولوام واسه بچه دار شدن؟
پرهام
8 بهمن 91 10:10
با نر م افزارace see proهیچ کاریم لازم نیست انجام بدی عکس میزاری خودش تو چند ثانیهد درس میکنه ممنون که به ما سر زدی
شیدا
8 بهمن 91 13:50
20 سالته
شیدا
8 بهمن 91 13:57
وای خوش به حالت،میدونی چقدر به نفع نی نیته من اصلا جرات ندارم،یه آمپول میبینم میمیرم!!!این مدتم یک روند در حال گریه ام
نگاری
8 بهمن 91 14:46
کجایی پس؟
نگاری
8 بهمن 91 17:08
من 16 هفتگی فهمیدم تو چند ماهته؟ زود نیست واسه 3 بعدی؟ از 12 هفتگی می شه فهمید حالا بعضی ها دیر تر بعضی هام همون 12 هفتگی امیدوارم زودی بفهمی من که خیلی انروز بهم خوش گذشت تو وبلاگم نگاه کنی یه پست دارم
شیدا
8 بهمن 91 18:15
نه،اتفاقا کاملا پیش بینی شده بود... از 6ماه قبلش زیر نظر همه جور دکتری بودم!!! ولی راستش شوهرم بچه میخواست بیشتر من هنوز آمادگی نداشتم،آخه فک کن یکی که از آمپولم میترسه باید یه بچه رو دنیا بیاره!!!
شیدا
8 بهمن 91 20:30
خب مگه چیه؟میترسم دیگه موقع آزمایشام اینقدر ضابع بغض میکنم پرستارا دلداریم میدن
نگاری
8 بهمن 91 20:51
خوب پس اگه موقعیت نی نی خوب باشه شاید فهمیدی جنسیتش چیه غالبا دخترا رو سریع تر تشخیص می دن نمی دونم چرا
نگاری
8 بهمن 91 21:52
اخی نگران نباش فدات شم انشالله که سالمه فدات شم
مانی محیا
9 بهمن 91 11:16
مرسی عزیزم که شعر قشنگ فرستادی.. جنسیت معلوم شد خبرم کن عزیزم
الهام مامان آوینا
9 بهمن 91 13:53
من خیلی هاش را استفادده کردم.....تو سه ماه اول خیلی بیشتر مراقب باش. زیاد مسافرت نرو عزیز دلم....دقیقا تو بارداری من اسممون در اومد کربلا. با اینکه من اصلا نرفتم وقتی با دکترم مشورت کردم. گفت خانم باردار هر روز و هر ساعتش حالش یه جوره. ما اصلا نمی گیم بری؟
حامی
9 بهمن 91 19:42
""شکسپير گفت:""

من هميشه خوشحالم، مي دانيد چرا؟

براي اينکه از هيچکس براي چيزي انتظاري ندارم،

انتظارات هميشه صدمه زننده هستند ..

زندگي کوتاه است ..

پس به زندگي ات عشق بورز ..

خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط براي خودت زندگي کن و ..

قبل از اينکه صحبت کني » گوش کن

قبل از اينکه بنويسي » فکر کن

قبل از اينکه خرج کني » درآمد داشته باش

قبل از اينکه دعا کني » ببخش

قبل از اينکه صدمه بزني » احساس کن

قبل از تنفر » عشق بورز

زندگي اين است ... احساسش کن، زندگي کن و لذت ببر...


ممنون جناب
قشنك بود
مامان اتنا
10 بهمن 91 16:38
دلم تنگته

عزیزمی
نبینم دل تنگیتو
مامان راضیه
17 بهمن 91 17:57
عزیز دلم حالاحالاها باید از این آزمایشها بدی
تازه ماه آخر بیشترش می کنن
واسه من که اینجوری بود
اما همین جوری مامان میشیم دیگه
دست مامان امیر علی جونم درد نکنه


خسته شدم از آزمایش