ツ قاطی پاتی های من برای وروجکم +اولين عيدツ
ســـلام وروجک کوچولوی مامان
خوبی عزیزم؟
ツ
دیروز تولد حضرت محمد(ص) بود و ما هم رفتیم مهمونی خونه عمه اعظم
+ با تاخیر +
این عید بزرگ و به همه دوستای نی نی وبلاگیم تبریک میگم
ツ
آزمایشی هم که گفتم یکم مشکل داشت
دوباره تکرار کردم و خدا رو شکر جواب منفی بود و مشکلی نیست...
ツ
پ.ن1: دیروز همه دور هم نشسته بودیم و هیچ کس به فکرش هم نمی رسید من حامله باشم
هنوز به خانواده طرف بابایی هیچی نگفتیم(تا یک ماه دیگه میگیم)
دو نفر دیگه هم تو فامیل حامله اَن! بچه هامون با فاصله دوماه از هم زمینی میشن
پ.ن2: دیروز خیلی مواظب وروجکم بودم که یه دفعه بچه ها محکم نَـرَن تو دلم...
ولی آخر مهمونی که داشتیم خدافظی می کردیم یه دفعه زهرا السادات اومد تو دلم...
خیلی حرصش کردم و دستش و فشار دادم...
ولی اون بی گناه بود آخه او هنوز نمی دونه من حاملم...
پ.ن3:از شنبه باید برم دانشگاه....
پ.ن4:راستی این اولین عید فسقلیمون بود...(مبارکه گلم)
پ.ن5:بدون شرح
ツ
بیــ رَبط نِوِشتــَمـ...
مـــَن بهـِ آمـــارِ زَمیــن مَشکــوکـَمـ...!
اَگهـِ ایــن ســَطـح پُر اَز آدمهــاستــــ...!!!
پَس چِرا ایــن هَمهـِ دِلهــا تَنهــاستـــ...؟!